آثار عدم کنترل غریزة جنسی 1
فراوانی اختلاط و آمیزش بدون قید و شرط بین زن و مرد، سبب شد تا آرایش، نمایش زینتها و بیبند و باری در زنان زیاد شود. زیرا جاذبة جنسیبین زن و مرد دارای قدرت و کشش غیر قابل انکاری است. و اختلاط بیناین دو و دستیابی آسان به جنس مخالف بدون پذیرش مسئولیتها ومشکلات، این قدرت را شدت بخشیده است.
طبق تفکر اخلاقی حاکم بر اجتماع غرب، تجمل و آرایش زن نه تنهاعیب و گناه نیست بلکه خوب و پسندیده بشمار میآید! لذا آرایش در اینکشورها در حدّ معینی نماند و تمام حدود و مرزها را زیر پا گذاشت و بهآخرین حدّ لجام گسیختگی و بیبند و باری رسید، تا اینکه حالت و وضعموجودِ تمدن غرب بوجود آمد! هم اکنون در غریزه تجمل و آرایش آنچنانافراط شده است که دیگر زنان به لباسهای چسبان و جذاب و وسایل زینتو آرایش، زیور آلات، عطر و پودر و استعمال رنگهای مختلف قناعت نکرده و پا را فراتر از آن گذاشته و میخواهند که جسمشان را کاملاً برهنه و بدونهیچ پوشش و لباس به دیگران نشان دهند و این وضع زنان در غرب است.
مردان در مقابل این برهنگی و آرایش و تجمل زنان، شوق و علاقةتازهای در خود احساس میکنند و شهوت و غریزه حیوانی آنان با دیدن اینمناظر تحریک آمیز، جدیدتر و قویتر میباشند. آنان مانند شخصمسمومی میباشند که هر لحظه عطش و تشنگیشان رو به افزایش است وهر اندازه آب میخورند بیشتر تشنه میشوند! بنابر این آنان همیشه در فکراسباب و لوازم جدیدی هستند که آتش شهوت و تمایلات حیوانی راخاموش سازند ولی هیچوقت به آرامش و آسودگی دست نمی یابند.
این همه عکسها و فیلمهای لخت و برهنه،ادبیات بی عفت، داستانهایفتنه انگیز عشقی، رقاص خانهها، نمایشهای سرشار از احساسات وفیلمهای بیبند و بار، نمونهای بارز از سعی و کوشش آنها برای خاموشساختن آتش شهوت است ولی در حقیقت این ابزار و محیط و زندگیاجتماعی، آتش این غریزه را شعلهورتر و تیزتر میکند. این مرض کشنده(غلبه شهوات) در بنیان اجتماع غرب رخنه کرده است و با سرعت هر چهبیشتر، حیات و زندگی اجتماعی آنها را به هلاکت و نابودی تهدید میکند.
تاریخ گواهی میدهد که این مرض در هر جامعهای که سرایت کرده و دربینشان انتشار یافته، آن جامعه به هلاکت رسیده است، زیرا این مرضتمام قوای عقلی و جسمی را از بین برده و مانع پیشرفت و ترقی انسانمیگردد. و او به آرامش روحی و فکری که تنها راه دستیابی به اعمال نیکاست، دست نمییابد و تا وقتی که محیط را شهوت و غرایز حیوانی احاطهکرده باشد و در هر طرف وسائل تحریک و فریفتگی باشد و در اثر عکسهایبرهنه، موسیقیهای مهیج، فیلمهای فاسد، رقصهای فریبنده، مناظر جذابو آرایشهای دلفریب، اختلاط و آمیزش بدون قید و شرط بین دو جنسمخالف موجود باشد، خود آنان و نسلهای آینده نمیتوانند به فضایی آرام،متعادل و سالم که برای تربیت قوای عقلی و فکری ضروریست، دستیابند.
آن نوجوانان هنوز به کمال بلوغ نرسیدهاند که غول شهوت و دیو سیاهغریزه جنسی بر آنها غلبه کرده و آنان را مانند برده و غلام، تحت تأثیر خودقرار میدهد و آنان ناخودآگاه به پای غول میافتند و هرگز قدرت رهایی ازچنگال او را نمییابند.
ادامه دارد....